ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 |
مردی از اینکه زنش به گربه خانه بیشتر از او توجه میکرد ناراحت بود .
یک روز گربه را برد و چند خیابان آن طرف تر ول کرد ،
ولی وقتی به خانه رسید دید گربه زودتر از اون برگشته.
این کار چند بار تکرار شد .
مرد حسابی کلافه شده بود ، بلاخره یک روز گربه را با ماشین گرداند،
از چندین پل و رودخانه ، پارک و غیره گذشت ،
و بلاخره گربه را در منطقه پرت و دور افتاده ول کرد.
آن شب مرد به خانه بر نگشت...
آخر شب زنگ زد به زنش و گفت :
اون گربه کره خر خونه هست ؟؟؟
زنش گفت : آره
مرد گفت : گوشی رو بده بهش من گم شدم ...