شرکت Bio-Genicaمدعی است به کمک مهندسی ژنتیک یک عروسک زنده ساخته است با ویژگی های زیر:

این عروسک یک پستاندار عقیم شده است و ترکیبی از ژن های خرگوش ,شامپانزه و خوک می باشد .
زاد و ولد نمی کند.
دارای خون ,گوشت,عصب و استخوان است.
نفس می کشد.
توانایی یادگیری دارد وخود را با محیط تطبیق می دهد.
حدود بیست سانتی متر قد وهفت سانتی متر قطر دارد.
مانند یک نوزاد راه نمی رود, نمی خزد و فقط وول می خورد .
فاقد دندان است و نمی تواند چیزی را بجود و به مراقبت در مقابل محیط نیاز دارد.
بسته به نوع آن ,یک تا سه سال عمر دارد.
کاملا درد را حس می کند,اما به دلیل آن که تارهای صوتی بسیار ضعیفی دارد نمی تواند اصوات بلند تولید کند.حتی اگر زخمی شود ,با وجود آن که خون از بدنش بیرون خواهد زد ,صدایش از حد معمول بیشتر نخواهد شد.
تنها یک بار در هفته از موادی که شرکت آماده کرده است تغذیه می شود و ضایعات بسیار مختصری دارد .
در طول مدت عمر دیگر رشد نمی کند .
این عروسک در هفت مدل: پهلوان(قرمز),ماجراجو(نارنجی),شاد(زرد),آروم(سبز),متین(آبی)و روحانی (بنفش) ساخته شده است.
این عروسک با استفاده از القای خواب زمستانی ,در جعبه نگهداری می شود و این جعبه ضربان قلب ومیزان تازگی عروسک را بیان مینماید و بعد از خروج از جعبه ظرف بیست دقیقه بیدار می شود.

 

عشق یعنی .........

---

غروب عشق یعنی آسمان /  فروغ عشق یعنی آرزو / امید عشق یعنی روشنی /

سپید عشق یعنی غوطه خوردن بین موج /اوج عشق یعنی از سپیده تا سحر /

عشق یعنی پا نهادن در خطر/ عشق یعنی نغمه های هایده /

عشق یعنی رقص آب و آینه /عشق یعنی عقل شد مدهوش تو /

عشق یعنی عاقبت آغوش تو /عشق یعنی دردهای بی شمار/

 عشق یعنی عاشق و فصل بهار/عشق یعنی خسته ام از بی کسی/

کی به داد این دل من می رسی؟/عشق یعنی سوی کوی او نماز/

عشق یعنی نامه های بی جواب/دیدن و بوئیدن او حین خواب/

عشق یعنی سادگی یعنی ..../ او میاید زنده می مانی نمیر

عشق یعنی یک دل تنگ و غریب/ عشق یعنی دختری پاک و نجیب/

 عشق یعنی چشمهای مست او/ نامه هایم در فشار دست او/

عشق یعنی شعرهای سوخته/ عشق یعنی شمع نا افروخته/

 عشق یعنی تا ابد در راه او/ تا همیشه ...

عشق یعنی راه رفتن تا سحر/ عشق یعنی گریه های بی ثمر/

عشق یعنی لحظه های بی کسی/ عشق یعنی دوری و دلواپسی/

 عشق یعنی دوری از زیباترین/ غربت مطلق به روی این زمین...

عشق یعنی چون محمد پا به راه/ عشق یعنی همچویوسف قعر چاه/

 عشق یعنی بیستون کندن به دست /عشق یعنی زاهد اما بت پرست /

عشق یعنی همچو من دریا شدن /عشق یعنی قطره و دریا شدن/

عشق یعنی یک شقایق غرق خون/ عشق یعنی درد و محنت در درون /

عشق یعنی یک تبلور یک سرود/ عشق یعنی یک سلام و یک درود

عشق یعنی-----