ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 |
1. یارو زنگ میزنه آژانس انرژی اتمی: میگه..میخوام با دکتور البرادعی ...صحبت کنم......
البرادعی: بفرمایید
یارو میگه: آقای البرادعی شما دکترین ؟
البرادعی میگه: بله من دکترم
یارو میگه: پس آخه باسه چی تو آژانس کار میکنی
2. به یارو میگن ترمز ABS چیه؟
میگه: ایلده تو پیچ ها کاره یا ابولفضل رو میکنن !!!!
5.مدتی می شد که در آن شب تاریک پشت دیوار خانه شان قدم می زد و بیخبر بود
از اینکه پسر خلاف همسایه مدتی است که او را زیر نظر دارد.
جوووون ، جیگرتو بخورم عجب رون و سینه ای .
پسر خلاف همسایه اینها را گفت و در یک چشم بر هم زدن پرید و او را سخت در
آغوشش گرفت تا ببرد در جای خلوتی و به کام دل برسد.
و فردا پسرک همسایه، تمام روز در به در دنبال چاقترین مرغش می گشت