..عشقم سکوت..

صفر رابستند تا ما به بیرون زنگ نزنیم.از شما چه پنهان از درون زنگ زدیم (حسین پناهی)

..عشقم سکوت..

صفر رابستند تا ما به بیرون زنگ نزنیم.از شما چه پنهان از درون زنگ زدیم (حسین پناهی)

سیاوش قمیشی


سیاوش قمیشی از کجا می آید ؟ متولد اهواز، بیست و یکم خرداد 1324 یکسالم بود که به تهران آمدم ... و سیزده چهارده سال داشتم که به لندن رفتم، پدرم تاجر
 بود و مخالف بود که من وارد کار موسیقی شوم، ولی مادرم با طبع شاعرانه ای که داشت با من و کار موسیقی من موافق بود ... دو برادر و یک خواهر که همه از من بزرگتر هستند. به نام های:سیروس، سیامک و سیمین. چطور وارد کار موسیقی شدید؟ من از کودکی به موسیقی علاقه زیادی داشتم. در 11 سالگی موسیقی را با نواختن گیتاری که هدیه تولدم بود آغاز کردم. زمانی که 14 سال بیشتر نداشتم اولین آهنگسازی خودم رو برای ترانه "ای قایقران به کجا می روی" انجام دادم که ضیا اون رو خونده. دبیرستان البرز درس می خواندم. برادر و خواهرم در لندن درس می خواندند و به من پیشنهاد کردند که برای آشنایی بیشتر با موسیقی به لندن سفر کنم. در 14 سالگی به لندن رفتم و چند سال بعد در دانشگاه سلطنتی موسیقی لندن در رشته "جاز کلاسیک" تحصیلاتم را تا مقطع فوق لیسانس ادامه دادم. نواختن پیانو و کیبورد در کنار گیتار در همین زمان آغاز شد. در لندن موسیقی به طور کلی یه چیز درست و حسابی بود و من عضو گروهی بودم. در 25 سالگی برگشتم ایران. وقتی از انگلیس به ایران بازگشتی به چه صورت فعالیت هنریت را ادامه دادی؟ با گروهی که درست کرده بودیم بر روی صحنه های مختلف می رفتیم ولی کارهای غیر فارسی اجرا می کردیم. یک گروه هم داشتیم به نام ربیلز (Rebels) که من در آنجا کی بورد می زدم و آهنگ های آرام تر را اجرا می کردم و شهرام شب پره هم جاز می زد و آهنگ های تند را اجرا می کرد ... زندگی خیلی ساده تر بود. سیاوش به شصت سالگی چطور نگاه می کند؟ خیلی قشنگه ... آن مشکلاتی که در 35 سالگی داری دیگر وجود ندارند ... مسائل را زودتر و راحت تر درک می کنی ... نه اینکه فکر کنی به هر آنچه خواستم رسیدم ... نه چون من کار خوانندگی را در سن 49 سالگی شروع کردم و هنوز کار دارم ولی زندگی در این سن راحت تر است از اولین آلبومت بگو آلبوم فرنگیس را در سال 1352 زمانی که حدودا 27 ساله بودم کار کردم. از این آلبوم در آن روزها استقبال خوبی شد. چون همه مردم مرا آهنگساز آهنگ های ابی می دانستند و براشون جالب بود وقتی فهمیدن خوانندگی هم می کنم. البته خوانندگی برای من تفننی بود و من دیگه نخوندم تا سال 1981. اگر سیاوش خواننده نمی شد چه کار دیگری را دوست داشت که انجام بدهد؟ نقاش یا نویسنده ... با قلمو و رنگ می تونی اثری را خلق کنی که فرد دیگری با نگاه به آن تو را تحسین کند ... افکار قشنگی هم در ذهنم دارم که دوست دارم بنویسمشان اما وقت نیست سیاوش که ما امروز بر روی صحنه می بینیم با آن سیاوش آرامی که باید ازش خواهش می کردیم که آهنگی را برای ما بنوازد بسیار فرق کرده است، حالا با حرکات متفاوت و مختص خودش دو سه ساعت بر روی صحنه تحرک دارد، دلیل این تحول در حرکاتت چی بود؟ موزیک تنها دلیلش بود. من دوازده سال با استیو مک کرام کار می کردم ولی حس کردم که استیو با سرعت من پیش نمی ره، برای همین همکاریم را با اروین شروع کردم، بهش گفتم که من می خواهم موسیقی ترنس را با کلام فارسی اجرا کنم. ریتمهای جدید و موسیقی جدید منو تکان می ده، در واقع همراه ریتم بدنم هم حرکت می کند آدم عصبی هستی ؟ عصبی هستم اما برای خودم. با اطرافیانم آرام هستم صحبت های اطرافیان در موردت برایت اهمیت دارد؟ به هیچ وجه در جامعه هنری، دوستی داری؟ دوست دارم ولی رفیق ندارم، می دونی معاشرتی با کسی ندارم اگر خواننده ای آهنگ تو را بدون آنکه نامی از تو ببرد اجرا کند ناراحت می شوی؟ ناراحت نمی شم که چرا اسم من را نبرده چون به اندازه کافی برای خودم اسم دست و پا کردم ولی آزارم می دهد که چرا با یک آدم غیر حرفه ای کار کردم با ترانه سرایانی به تازگی کار می کنی که نامشان برای ما زیاد آشنا نیست، دلیل این مسأله چیست؟ فکر می کنم که ترانه سرا های ما به روز ترانه نمی گن ... با جوانها کار می کنم چون جوانها باید تشویق بشوند و اونها حرف هم را بهتر می فهمند ازدواج ؟ پنج بار ازدواج کردم ... یک پسر دارم به نام علیرضا که در شیراز زندگی می کند که با هم در تماس نیستیم چون زندگیش مورد تأیید من نیست شایعه هست که پسرت خواننده است ؟ منم شنیدم ... ولی گوشه و کنار می خونه ... نه به صورت حرفه ای ... ، نظر من اینست که انسانهایی باید بچه به دنیا بیاورند که مطمئن باشند که می توانند مسئولیتش را از هر جهت برای مدت طولانی تقبل کنند زن در زندگی تو چه نقشی دارد ؟ بسیار زیاد ... همه جور زن ... همسر آدم ... همکار زن ... دوست ... حتی مادر الان زنی در زندگی تو هست ؟ بله! به نام نازنین مرعشی که 4 سال است با هم هستیم و بسیار هم از زندگیم راضی هستم فاصله بین آلبوم خواب بارونی تا آلبوم بعدی تو خیلی زیاد بود، دلیلش چی بود؟ اصلا بگو آلبوم حکایت زودتر منتشر شد یا خواب بارون؟ آلبوم خواب بارون 10 سال زودتر از حکایت ساخته شد ولی بعد از حکایت منتشر شد. میدونی اوایل انقلاب که ما تازه اومده بودیم آمریکا نمی تونستیم آلبوم منتشر کنیم، شرکتی نبود، اما 10 سال بعد که جا افتادیم شرکت هایی تاسیس شدن که بعضی هاشون قبل انقلاب تو ایران بودند مثل "پارس ویدئو" و "ترانه" شرکت های جدیدی هم مثل: "آونگ" و "کلتکس رکوردز" تاسیس شدند و بالاخره "پارس ویدئو" پذیرفت آلبوم "خواب بارون" رو پخش کنه. سال 1981 آن آلبوم در آمریکا همراه با دوستم جمال نادر تهیه شد، من قصد نداشتم بخونم، می خواستیم حوصلمون سر نره ... ولی بعد با اصرار مسعود فردمنش که خیلی شعرهاشو دوست دارم آلبوم حکایت را چند سال بعد بیرون دادم خوانندگی تا کی ؟ نمی دونم لذت در زندگی چیه ؟ وقتی شعری که دوست دارم به دستم می رسه و ملودی قشنگی را روش می ذارم و کار خوب داره می شه لذت می برم خواننده و موسیقی مورد علاقه ات ؟ جرج مایکل ، چون همه کارهاشو خودش می کند. به تازگی هم به موسیقی عربی علاقمند شدم و به نظرم خیلی خوب کار می کنند. موسیقی ترنس هم که همیشه مورد علاقه ام بوده فاصله سنی بین تو و همسرت مشکلی را برای تو به وجود نمی آره ؟ نه. به هیچ وجه، مثل ارتباطم با جوانهای دیگر است سیاوش چه خصیصه ای دارد که هرکسی بهش نزدیک می شه عاشقش می شه ؟ صداقتم یا روحیاتم موسیقی امروز ما رنگی هست یا سیاه و سفید ؟ رنگی که نیست هنوز سیاه و سفید هم نیست، مثل فیلم های قدیمی قهوه ای است. این روزها به خاطر عشق کسی خواننده نمی شه و بی رویه تعداد آنها زیاد می شه ... اصل کار از بین رفته موسیقی داخل کشور چی ؟ دقیقا همین طور، مثل اینجا شروع خوبی داشت ولی الان حرف های نامربوط با موسیقی های ناخوشایند زیاد شده مشابه سیاوش و ابی و داریوش در داخل کشور زیاد شده، این موضوع تو را اذیت نمی کنه ؟ نه ... ولی به نابرابری ها اعتراض می کنم ، البته نه به صورت گسترده بلکه خیلی دوستانه. که شبیه سیاوش در ایران اجازه فعالیت دارد ولی وقتی یغما گلرویی کتاب شعرش را به من تقدیم می کند جلوی چاپ آن گرفته می شود دوست داری آهنگساز بشناسنت یا خواننده ؟ بعنوان سیاوش قمیشی که موزیسین 45 سال هست که فعالیت می کند و سعی می کند سطح موسیقی را بالا ببرد شایعه اینکه دیگر تصمیم نداری آلبومی برای خواننده دیگری بسازی درسته ؟ من برای آلبوم ستاره های سربی ابی به جز ساختن ملودی کار تهیه کنندگی را هم انجام دادم ، یعنی اکثر مطالب زیر نظر من انجام می شد اینکه تنظیم آهنگی را چه کسی انجام بده یا اینکه ترتیب آهنگها چطور باشه ... ولی برای شب نیلوفری من فقط ملودی را ساختم چون با اختلاف نظرهای زیادی روبرو شدیم. من در هیچ موضوع دیگری دخالت نکردم چه شرایطی باید باشد که به کسی آهنگی را بدی ؟ باید صدایش را دوست داشته باشم و با اخلاقش مشکلی نداشته باشم چون کار یک روز و دو روز نیست. البته الان با خواننده ای آشنا شدم به نام فیروزه که دارم برایش سی دی کاملی تهیه می کنم و حتی شعرهای خودم را هم با او تقسیم کردم و کارم را دارم با وسواس زیادی انجام می دهم و به کارش اطمینان دارم و مطمئنم که نتیجه خوبی خواهد داشت برای چی دلتنگی می کنی ؟ شمال، سیاه بیشه، رامسر، شاه عبدالعظیم، اهواز، آبادان چه آرزویی داری ؟ یاد گرفتم که توقعم از زندگی کم باشه. الان همه چیز خوبه و خوشبختم سخن آخر ؟ همیشه برقرار و سالم و سرحال و امیدوار باشید و بگذارید که غم ناامیدتون نکند، زندگی در حال تغییر است پس همیشه امید هست

سپهری وسپهری و سپهری


شب سردی است ، و من افسرده.


راه دوری است ، و پایی خسته.


تیرگی هست و چراغی مرده.



می کنم ، تنها، از جاده عبور:


دور ماندند ز من آدم ها.


سایه ای از سر دیوار گذشت ،


غمی افزود مرا بر غم ها.



فکر تاریکی و این ویرانی


بی خبر آمد تا با دل من


قصه ها ساز کند پنهانی.



نیست رنگی که بگوید با من


اندکی صبر ، سحر نزدیک است:


هردم این بانگ برآرم از دل :


وای ، این شب چقدر تاریک است!



خنده ای کو که به دل انگیزم؟


قطره ای کو که به دریا ریزم؟


صخره ای کو که بدان آویزم؟




مثل این است که شب نمناک است.


دیگران را هم غم هست به دل،


غم من ، لیک، غمی غمناک است.